8,000,000ریال
بررسی تحلیلی آیه های شریف تبلیغ و اکمال
کتاب آیه تبلیغ ، آیه اکمال
این کتاب به بررسی و تحلیل دو آیه از کتاب خدا یعنی «آیۀ تبلیغ» و «آیۀ اکمال» اختصاص دارد.
(( یَا أَیُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلَّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْكَ مِنْ رَبَّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَٱللهُ یَعْصِمُكَ مِنَ ٱلنَّاسِ إِنَّ ٱللهَ لَا یَهْدِی ٱلْقَوْمَ ٱلْكَافِرِینَ )) سورۀ مائده/67
«آیۀ اکمال» به بخشی از یک آیه از سورۀ مائده اطلاق میشود:
(( … ٱلْیَوْمَ یَئِسَ ٱلَّذِینَ كَفَرُوا مِنْ دِینِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَٱخْشَوْنِ ٱلْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَكُمُ ٱلْإِسْلَامَ دِینًا … )) سورۀ مائده/3
در کتاب حاضر ابتدا تلاش شده تا با هدایتِ واژهها و ترکیبِ «آیۀ تبلیغ» و «آیۀ اکمال» و نیز هدایت آیات دیگری از کتاب خدا، روشن شود که «آیۀ تبلیغ» در ارتباط با چه واقعهای نازل شده است. در این مسیر، «آیۀ اکمال» نیز به عنوان یکی از پایههای مهم هدایت برای یافتن موضوعِ تبلیغِ «آیۀ تبلیغ»، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
پس از این بررسی و تحلیل و پس از شناختِ تفصیلیِ موضوعِ «آیۀ تبلیغ»، به بحث پیرامون واقعهای پرداخته شده که این دو آیه به آن اشاره میکند. این واقعه، «واقعۀ غدیر خم» است.
در این اثر در خصوصِ «حدیث مولی بودن» _ که جانِ «حدیث غدیر» است _ بحث شده، به نکاتی چند در بارۀ وقایعِ «الیوم» اشاره شده و در نهایت، با ذکر چند نکته پیرامون این دو آیه و ذکر چند شأن از شؤونِ مولی امیر مؤمنان عَلیه السَلام با منطق این دو آیه، به بحث در خصوصِ این آیات خاتمه داده شده است.
موضوع مورد تبلیغ آیۀ تبلیغ یکی از مهمترین بحث هایی است که در خصوص آیۀ تبلیغ مطرح است و در این کتاب روشن خواهد شد که این امر، «تبلیغِ مولی بودن امیرمؤمنان عَلیه السَلام » و «مواثقۀ میثاق برای مولی بودنِ او» و نیز «اخذِ اقرار برای مولی بودنِ امیر مؤمنان و نیز برای مولی بودنِ ذرّیّـۀ طاهرۀ عَلیهم السَلام » اوست.
در «آیۀ اکمال» از یک روزِ خاص سخن به میان آمده است. این روز، روزی است که کافران از دینِ مردمِ مسلمان _ و نه از خودِ آنان _ مأیوس شدند. این روز، روزی است که خدا دین مؤمنان را برای آنان کامل ساخت. این روز، روزی است که خدا نعمتش را بر مؤمنان تمام کرد. این روز، روزی است که خداوند راضی شد تا اسلام آن روز، دین مردمان مؤمن باشد.
در این کتاب، آیۀ پنجم از سورۀ مائده _ یعنی دو آیه بعد از «آیۀ اکمال» _ نیز به این آیه ملحق شده و پیرامون آن بحث هایی نیز مطرح شده است:
(( الْیَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ ٱلطَّیَّبَاتُ وَ طَعَامُ ٱلَّذِینَ أُوتُوا ٱلْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَ طَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ… ))
به نظر میرسد که این روز نیز همان روزِ اکمالِ دین و همان روزِ یأسِ کافران باشد. در این آیه، خداوند جهانیان جلَ جَلاله با صدور اجازه نامۀ (( طَعَامُ ٱلَّذِینَ أُوتُوا ٱلْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ )) (=طعامِ اهلِ کتاب برای شما حلال است)، به مؤمنان اجازه داده است که از غذاهای اهل کتاب بخورند و این خود حکایت از آن دارد که پیش از این تاریخ، چنین کاری ممنوع بود.
بخش بعدی آیه _ یعنی عبارتِ (( وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ )) (=و طعام شما برای اهل کتاب حلال است) _ نیز فرمانی برای مؤمنان است نه برای اهل کتاب. اهل کتاب که دستور از خاتم پیامبران صَلی اللهُ عَلیه و آله و از قرآن او نمیگرفتند که به این وسیله خدا تکلیف آنان را روشن کند. آنان هیچ روزی منتظرِ این حکمِ الهی نبودند که با نزولِ آن از غذای مؤمنان بخورند یا نخورند! این دو حکم در کنارِ هم، اجازۀ هم سفره شدن با اهل کتاب را به مؤمنان میدهد یعنی مؤمنان پس از این، هم میتوانند غذای اهل کتاب را بخورند و هم میتوانند به آنان غذا بخورانند.
پیش از این تاریخ به دلیل آن که مؤمنان از کیدِ اهل کتاب در امان نبودند به آنان اجازۀ هم سفره شدن با اهل کتاب داده نمیشد. در آن روزِ خاص البته واقعهای رخ داد که مؤمنان، دیگر از به یغما رفتنِ دینشان توسّـطِ اهلِ کتاب در محدودۀ امنیتی ویژهای قرار گرفتند و جایی برای این بیم وجود نداشت که ارتباطِ نزدیکِ آنان در ایمان مؤمنان اثر بگذارد.
بدین ترتیب و از توجّـه به این آیات، این نتایج به دست میآید:
«در یک روز ویژه رویدادی به وقوع پیوست که کافران در پیِ آن واقعه، به این نتیجه رسیدند که اگر پیامبر خدا صَلی اللهُ عَلیه و آله را بکُشند نیز دیگر نمیتوانند از ادامۀ حیاتِ دینِ خدا جلوگیری کنند. آنان به این نتیجه رسیدند که دیگر نمیتوانند مانع از فعّـالیتِ پیامبر اکرم صَلی اللهُ عَلیه و آله شوند و در رشد و انتشار و ادامۀ حیاتِ دین خللی ایجاد کنند. در همان روز، کارِ مؤمنان در سطح عمومیِ جامعه به جایی رسید که دیگر از ارتباطِ نزدیکِ آنان با اهلِ کتاب، بیمی متوجّـهِ دین آنان نبود. در همان روز، خدا دین مؤمنان را برای آنان کامل و نعمتش را بر آنان تمام کرد و از اسلامی مشخص به عنوانِ دین برای مؤمنان راضی شد.
در این کتاب مشخص شده است که:
«رویدادِ آن روزِ ویژه تنها میتواند با موضوعِ جانشینیِ خاتم پیامبران صَلی اللهُ عَلیه و آله و اعلامِ سیاستِ اسلام برای پس از شهادت یا رحلت پیامبر رحمت صَلی اللهُ عَلیه و آله و ادامۀ مسیر و ادامۀ حیاتِ دین الهی در جامعه و در بین مردم، ارتباط داشته باشد».
اگر به «آیۀ تبلیغ» در کنارِ «آیۀ اکمال» و پیشینه و آیندۀ آن، نگاه کنیم چنین درخواهیم یافت:
«روزی که پیامبر خدا صَلی اللهُ عَلیه و آله فرمانِ تبلیغِ آن امرِ عظیم و انجام آن کارِ بزرگ را یافت در واقع، همان روزی است که کافران از دین مؤمنان ناامید شدند. یعنی یکی از این دو آیه، حالتِ کافران را پیش از انجامِ آن کار و تبلیغِ آن امرِ عظیم تصویر میکند و دیگری پس از انجام و تبلیغِ آن».
آیۀپنجم از سورۀ مائده با عبارت: (( وَ مَنْ یَكْفُرْ بِٱلْإِیمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فی ٱلْآخِرَةِ مِنَ ٱلْخَاسِرِینَ )) خاتمه مییابد که تکمیل کنندۀ بحث در خصوص «آیۀ تبلیغ» و «آیۀ اکمال» است و در این کتاب پس از تحلیل این بخش از آیه این نتایج حاصل شده است که:
«خدای جهانیان جلَ جَلاله توسطِ پیامبر رحمتش صَلی اللهُ عَلیه و آله ، «الإیمان» را به مخاطبانِ مؤمنش در «الیوم» معرفی کرده است. البته همین آیه و همین بخش از آیه به خوبی نشان میدهد که او «الإیمان» را با همین عنوان _ یعنی به عنوانِ «ایمان» _ در «الیوم» به مؤمنان صالح معرفی کرده است. «ایمان» نام اوست، «ایمان» وصف اوست. او سر تا به قدم «ایمان» است.
در «الیوم» برای مردم مشخص شد که هر فردی به «الإیمان» ایمان بیاورد، از «حزب الله» است و هر فردی به او کافر شود، «خاسر» است و از «حزب شیطان». این دلالتِ صریح و روشنِ عبارتِ (( وَمَنْ یَكْفُرْ بِٱلْإِیمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فی ٱلْآخِرَةِ مِنَ ٱلْخَاسِرِینَ )) است.
با عنایت به همین مطلب و نیز توجه به این مطلب که به منطقِ «آیۀ ولایت»، افرادی از «حزب الله» به شمار میآیند که ولایت «ولیِّ مؤمنان» را پذیرفته باشند، در «الیوم» مشخص شد که «الإیمان»، «ولیِّ مؤمنان» است.
به این ترتیب، «نپذیرفتنِ ولایتِ «الإیمان»»، با خروج از «حزب الله» همراه است و خروج از «حزب الله»، دقیقاً به مفهوم ورود در «حزب شیطان» است و ورود به «حزب شیطان»، یعنی «حبط اعمال» و «حبط اعمال» یعنی «خاسر» شدن و یعنی «خسران شدید». و این هیچ مفهومی به جز خلود در آتش قهر خدای قهار جلَ جَلاله ندارد. و عبارتِ (( ٱلْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ ٱلطَّیَّبَاتُ… وَمَنْ یَكْفُرْ بِٱلْإِیمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فی ٱلْآخِرَةِ مِنَ ٱلْخَاسِرِینَ ))، نشان میدهد که همۀ این موارد، در «الیوم» به اطلاع مخاطبانِ مؤمن رسیده است.
همین عبارتها به خوبی نشان میدهد که مخاطبان «آیۀ اکمال» در همان «الیوم» به «الإیمان» _ البته با همین عنوان _ ایمان آوردند. و این بود که «الیوم»، «الیوم» شد با تمام آن مشخصاتی که خدا برای این «الیوم» ذکر کرده است».
مشخصات کتاب :
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.