و این میثاق خداست
می 15, 2017
انا صراط الله المستقیم
می 17, 2017
نمایش همه

اللهم وال من والاه

10,000,000ریال


بررسی تحلیلی حدیث شریف مولی بودن امیر ابرار (ع)

توضیحات

کتاب اللهم وال من والاه

برای مشاهده فهرست کتاب اینجا کلیک نمایید

 

خلاصه کتاب :

«حدیث مولی بودن»، حدیث مشهوری است که شاید شهرت بسیارش، سبب شده است تا در مفاد آن دقت کمتری صورت بگیرد و شاید هم آسان بودن کلمات و واژه‌های استعمال شده سبب چنین غفلتی شده باشد. به هر حال و با توجه به تمام تلاشهایی که در جهت خاموش کردن این چراغ صورت گرفته، فهم این حدیث، به دقتهای بسیار والاتری نیازمند است.

««حدیث مولی بودن» تنها حدیث مشهور و شاید تنها حدیثی است که در آن از «مولی بودن» خودِ خاتم پیامبران صَلی اللهُ عَلیه و آله  سخن به میان آمده و اگر این حدیث به دست آیندگان نمی‌رسید، آنان از این ویژگی پیامبر رحمت صَلی اللهُ عَلیه و آله  بی اطلاع بودند زیرا علاوه بر آن که حدیث دیگری به ذکر این واژه نپرداخته هیچ آیه‌ای از آیات قرآن نیز به صورت ظاهر به آن نپرداخته و این درست بر خلاف بحث «ولی بودن» آن حضرت صَلی اللهُ عَلیه و آله  است که در آیه یا آیاتی از کتاب خدا جلَ جَلاله  به آن تصریح و یا به آن اشاره شده است».

شکل دعایی عبارتی که به دنبالِ «حدیث مولی بودن» درج است، سبب شده است که بسیاری از مردم آن را دعایی بپندارند که استجابت و عدم استجابتش مشکلی از مشکلهای جامعه را حل و یا پیچیده‌تر نمی‌سازد !‌ شاید هم به همین خاطر باشد که علمای عامه آن را در موضوع ولایت امیر مؤمنان سَلامُ الله عَلیه  به هیچ انگاشته‌اند و شاید نیز به همین سبب باشد که آنان به صورت وسیعی به درج این دعا در کتابهایشان پرداخته‌اند و به نظر می‌رسد که اگر این گونه نبود، آنان از نقل و ثبت آن دعا خودداری می‌کردند و صد البته که این دعا، گویای بسیاری از نکات ناگفته‌ای است که در موضوع ولایت باید به آنها توجه شود و حاوی بسیاری از مطالبی است که می‌تواند به عنوان رمزگشای مباحث ولایت مورد استفادۀ باحثان قرار گیرد. البته این همه در صورتی است که با این عبارتها، به مانند عبارتهایی برخورد شود که از زبان مبارک خاتم پیامبران صَلی اللهُ عَلیه و آله  صادر شده و به مانند عبارتهایی برخورد شود که خدای جهانیان جلَ جَلاله  آن را به حضرتش وحی کرده نه به مانند عبارتهایی که گویندۀ آنها از فصاحت و بلاغت بهره‌ای نداشته‌ است!

در بخش مشهور «حدیث مولی بودن» چنین آمده است:

«مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهٰذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ».

«هر کس را که من مولای همیشگیِ او هستم این علی هم مولای همیشگیِ اوست».

در ادامۀ خطبۀ غدیر و ادامۀ این فرمایش، عبارت دیگری درج شده که شهرتش از «حدیث مولی بودن» کمتر نیست. این عبارت یک دعاست؛ دعایی که پیامبر رحمت صَلی اللهُ عَلیه و آله  برای افرادی کرده است که «ولی بودنِ» امیر مؤمنان سَلامُ الله عَلیه  را پذیرفته باشند:

«اللّٰهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ».

«بار خدایا! بپذیر ولایت هر که ولایت او (=حضرت امیر مؤمنان سَلامُ الله عَلیه ) را بپذیرد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد و از «نصرتِ» خود فردی را بهره‌مند کن که او را «نصرت» کند و «خذلانت» را نصیب فردی کن که به «خذلانِ» او بپردازد».

در بسیاری از مصادری که برای «حدیث مولی بودن» در کتابهای امامیه و غیر امامیه وجود دارد، به سابقه‌ای نیز اشاره شده که در فهم بهتر «حدیث مولی بودن»، یاور بزرگی برای همگان است. ‌این سابقه، یک و یا دو پرسش و یک و یا دو پاسخ است:

«… فَأخَذَ بِیَدِ عَلِیًّ رضی الله عنه ، فقَالَ:  ألَسْتُم تَعْلَمُونَ أَنَّی أوْلَی بِالْمُؤمِنِینَ مِن أنْفُسِهم؟ قَالوا: بَلَی. قَالَ: ألَسْتُمْ تَعْلَمُونَ أَنَّی أوْلَی بِكُلَّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ؟ قَالوا: بَلَی.  قَالَ: فَأخَذَ بِیَدِ عَلِیًّ فقَالَ: اللّهَ! مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فعَلِیٌّ مَوْلَاهُ. اللّٰهُمَّ! وَالِ مَنْ وَالَاهُ وعَادِ مَن عَادَاهُ»!

«پس از آن او (=پیامبر رحمت صَلی اللهُ عَلیه و آله ) دست علی رضی الله عنه را گرفت و فرمود: آیا میدانید که من از مؤمنان به خود آنان «اولی» هستم؟ گفتند: بله. فرمود: آیا میدانید که من از هر مؤمنی به خودِ او «اولی» هستم؟ گفتند: بله.  پس دست علی را گرفت و فرمود: خدا را گواه، هر کس را که من مولای همیشگی او هستم این علی مولای همیشگی اوست. خدایا! بپذیر ولایت هر که را که ولایت او را بپذیرد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد»!

«أولی»، صفت تفضیلی یا صفتِ عالیِ «ولی» و به معنای فردی است که «ولایت» بیشتری دارد و یا «فردی که بیشترین ولایت را دارد» و صد البته که در این گونه موارد، به معنای فردی است که فقط او بر بقیه «ولایت» دارد. حال اگر «أولی» در دو عبارتِ «ألݧݧَسْتُم تَعْلَمُونَ أَنَّی أوْلَی بِالْمُؤمِنِینَ مِن أنْفُسِهم» و «ألَسْتُمْ تَعْلَمُونَ أَنَّی أوْلَی بِكُلَّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ» به حال خودش بماند و در زبان عربی به جای آن «أحریٰ» و در زبان فارسی به جای آن «سزاوارتر» و «شایسته‌تر» گذارده نشود، این دو عبارت به عنوانِ مقدمۀ عبارتِ «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ، فَهَذا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ، اللَّهُمَّ! وَالِ مَنْ وَالَاهُ، وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ…» به خوبی نشان می‌دهد که:

««مولی»، بر تمام زنان و مردان مؤمن، ولایت دارد».

البته لازم است دقت شود که:

«عبارتِ «ألَسْتُم تَعْلَمُونَ أَنَّی أوْلَی بِالْمُؤمِنِینَ مِن أنْفُسِهم» دلالت بر ولایت رسول خدا صَلی اللهُ عَلیه و آله  بر کل جامعۀ مؤمنان دارد و عبارتِ «ألَسْتُمْ تَعْلَمُونَ أَنَّی أوْلَی بِكُلَّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ» دلالت بر ولایت رسول رحمت صَلی اللهُ عَلیه و آله  بر تک تکِ افراد جامعه. و این هر دو، در «مولی بودن» رسول خدا صَلی اللهُ عَلیه و آله  در عبارتِ «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ» و نیز در «مولی بودنِ» امیر مؤمنان سَلامُ الله عَلیه  در عبارتِ «فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ» وجود دارد».

دقت در تعابیر کتاب خدا نشان می‌دهد که  «ولی بودن» به پذیرش و عدم پذیرش «متولّی» وابسته است. بدیهی است آنانی که ولایت امیر مؤمنان عَلیه السَلام  یا رسول خدا صَلی اللهُ عَلیه و آله  را نپذیرفتهاند، امیر مؤمنان و رسول خدا «ولیِّ» آنان نیستند.

تعبیرِ «اتخاذ ولی» در قرآن بارها به کار رفته اما تعبیر «اتخاذ مولی» در کتاب خدا جلَ جَلاله  استعمال نشده است و من برای استعمال این تعبیر در زبان عربی شاهدی را سراغ ندارم.

«عدم کاربرد تعبیرِ «اتخاذ مولی» و به کار رفتنِ تعبیرِ «اتخاذ ولی» بر این واقعیت دلالت دارد که «مولی» بودنِ «مولی» به پذیرش و عدم پذیرش ارتباطی ندارد.

نفس این مطلب که خدا «مولای حقیقیِ کافران» هم هست نیز بر این واقعیت دلالت دارد که «مولی بودنِ مولی» پذیرفتنی نیست بلکه فقط تعریف و معرفی شدنی است. کافران بخواهند یا نخواهند خدا مولای حقیقیِ آنان است اما خدا فقط «ولیِّ» آنانی است که «ولایت» و «ولی بودنِ» او را پذیرفتهاند. حکم رسول خدا و امیر مؤمنان عَلیهما السَلام  نیز همین است.

این مطلب در عبارت «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهٰذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ» به خوبی ملاحظه شدنی است. «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهٰذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ» یک عبارت شرطی و حامل یک پیام مهم است. پیام این است که رسول خدا و امیر مؤمنان عَلیهما السَلام  مولای مردمند؛ آنان بخواهند یا نخواهند، بدانند یا ندانند و همان گونه که ملاحظه میشود، در این عبارت، از پذیرش و عدم پذیرش مردم سخنی به میان نیامده است.

بدین ترتیب، خدا جلَ جَلاله  و رسول او صَلی اللهُ عَلیه و آله  و امیر مؤمنان سَلامُ الله عَلیه  مولای مؤمنان و در حقیقت مولای تمام کافران و مؤمنان هستند؛ آنان بخواهند یا نخواهند، بدانند یا ندانند».

 

بررسی تحلیلی حدیث شریف مولی بودن امیر ابرار (علیه السلام)

 

مشخصات کتاب :

  • مؤلف : آقای غلامرضا صادقی فرد
  • شابک :ISBN 978-964-5749-77-2
  • ناشر : انتشارات تاسوعا
  • زبان کتاب: فارسی
  • تعداد صفحه: 1098
  • اندازه کتاب: وزیری

 

 

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “اللهم وال من والاه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *